5 اصل در زندگیِ ذهن آگاهانه
در اینجا می خواهیم نشان دهیم که چگونه می توانیم فقط با به کارگیری 5 اصل ،زندگی شادتر با استرس کمتری داشته باشیم.
اصل شماره یک: پذیرش رنج در زندگی
همه ما،در زندگی با رنجهای گوناگون روبرو هستیم.داشتن اختلاف با همسر یا همکارمان، بیماری جزئی مثل سرماخوردگی
فرزند، از دست دادن عزیز .همه اینها نمونه ایی از رنجهای کوچک وبزرگ ما در زندگی است.
رنج در حیطه های مختلف جسمانی و روانشناختی وجود دارد.آیا طبیعی است در این شرایط ،ما شاد باشیم ؟قطعا نه
آنچه در این شرایط طبیعی است،شاد بودن نیست ،بلکه تجربه هیجانات مختلف است .مثلا ممکن است وقتی با کسی بحثمان شده،
ترکیبی از خشم وغم ورنجش را تجربه کنیم .
پس این باورِغلط که در هر شرایطی باید شاد بود، را کنار می گذاریم و نمی پذیریم.وقتی این باور را کنار بگذاریم و قبول کنیم
زندگی با رنج ،آمیخته شده ،حالا باید انتخاب کنیم که این رنج را بپذیریم یا با آن مقابله کنیم؟ایستادن در مقابل رنج ،ما را به
جایی نمی رساند پس وجود رنج در زندگی را به عنوان اولین اصلِ زندگی ذهن آگاهانه می پذیریم.
اصل شماره دو:همه چیز در زندگی ما در حال تغییر است.
با گذشت زمان ،همه چیزدر وجود ما واطرافمان در حال تغییر است.طبیعت،ظاهرو شخصیتمان،ارتباطمان با دیگران وروابط
اجتماعی و…
یکی از ویژگی های مغز ما این است که گذشته نگراست .یعنی بر اساس چیزهایی که در گذشته برایش اتفاق افتاده ،تصمیم
می گیرد.مثلا فلانی در مهمانیِ قبلی سر موضوعی با من بحث کرده و از من ناراحت شده،پس الان که از من دور نشسته به
این علت است که من را نبیند و با من صحبت نکند و…
ما باید به مغزمان یاد بدهیم که شرایط الان را ببیند واطلاعات زمان حال را از اطراف بگیرد و فقط براساس آنها تصمیم گیری
کند.چون هر چیزی در اطراف ما در حال تغییر کردن و نو شدن است،حتی خود ما وشخصیت و رفتارمان با یک سال
گذشته متفاوت شده است.
اصل شماره سه:زندگی ،همیشه مطابق با برنامه ریزی ما پیش نمی رود.
زمانی که دچار مشکلی می شویم می توانیم بگوییم چرا من اینقدر بدشانسم؟چرا این اتفاق برای دیگران نمی افتد؟ یا اینکه به
روش دیگری با مشکلات برخورد کنیم و ذهن آگاهانه بگوییم الان وبا این شرایط چه کاری می توانم انجام دهم؟درست ترین
کار،در این شرایط چیست؟
اصل شماره چهار:زندگی همیشه منصفانه نیست.
پذیرش این اصل که قرار نیست مسیر زندگی ما طوری باشد که همه چیز به نفع ما پیش برود،درحل مشکلات زندگی برای ما
بسیار کمک کننده است.
وقتی به خانم مریم میرزاخانی(ریاضیدان برجسته ایرانی)گفته شد این منصفانه نیست که شما با این همه هوش واستعداد دچار
بیماری سرطان شدید،ایشان گفتند :آن زمانی هم که من در خانواده خوبی متولد شدم ویا اینکه از هوش واستعداد زیادی
برخوردار بودم ،منصفانه نبود.(نقل به مضمون)
ایشان این اصلِ زندگی ذهن آگاهانه را به خوبی درک کرده بودند.
اصل شماره پنج:قرار نیست اطرافیان ما، همیشه به نیازها و خواسته های ما پاسخ مثبت بدهند.
اگر ما خواسته ایی از کسی داشتیم ،طرف مقابلمان می تواند آن را انجام دهد یا که انجام ندهد.
پذیرش این اصل، باعث می شود ما هیچ وقت از دیگران، توقع انجام کاری را نداشته باشیم.
بعضی وقتها که ما از کسی خواسته ایی داریم واین اصل را قبول نداریم،خود را مستحق رسیدن به خواسته خود توسط طرف
مقابل می دانیم و اصلا این حق را به طرف مقابل نمی دهیم که درخواست ما را نپذیرند.مثلا اگر کتابی از کسی می خواهیم که
به ما قرض بدهد، این کار را وظیفه او می دانیم واگر انجام ندهد ،دچار احساس رنجش ونا امیدی و شاید خشم شویم.
دعوت به اقدام
افراد ذهن آگاه،این 5 اصل را می پذیرند ودر زندگی به کار می برند.
برای اینکه متوجه شوید چقدر ذهن آگاه هستید،در مورد این 5 اصل فکر کنید وببینید کدام یک را در زندگی به کار می بندید،
وبسته به میزانی که آن را در زندگی عملی می کنید، نمره بین صفر تا 10 به خود بدهید.
دیدگاهتان را بنویسید