چطوری نشخوار فکری را کنترل کنیم؟
چند روز دیگه،جشن عروسی مریم وافشینه.مادر افشین وقتی تلفنی با مریم صحبت می کرد،گفت دختر خاله افشین،برای
جهیزیه اش دو دست چینی خریده .آخه عروسی دختر خاله افشین هم نزدیکه.بعد از تمام شدن مکالمه تلفنی،مریم با خودش
فکر کرد نکنه منظور مادر شوهرم این بوده که چرا جهیزیه من یک دست چینی داره!!
یعنی باید بروم یک دست دیگه بخرم؟از الان تو زندگی من دخالت می کنه و…
وقتی مریم به خودش آمد ،دید یک ساعته روی مبل کنار تلفن نشسته و با خودکارِ توی دستش،کلی نقطه ریز روی مبل کشیده.
الان دیگه مریم ،آن مریم بانشاطِ قبل تماس تلفنی مادر شوهرش نبود.با بی حوصلگی رفت روی تخت تا بخوابه که البته افکار
منفی، اینجا هم دست از سرش بر نداشتند و خیلی طول کشید که بخوابد.
خیلی از ما تجربه های مشابه تجربه مریم را در زندگی مان داشتیم.نشخوار فکری که ساعتها مشغولمان می کند وحالمان را
خراب می کند.
نشخوار فکری چیست؟
به زبان ساده ،نشخوار فکری پرداختن به یک سری از افکارتکرار شونده،حول وحوش یک موضوعه .این افکار، تمام نشدنی
هستند.در این حالت می توان به یک فکر پیش پا افتاده آنقدر پر وبال داد که به یک مسئله بغرنج تبدیل شود.
بهتر نیست قبل از اینکه این افکار، کنترل زندگی ما را در دست بگیرند ،ما کاری برای کنترلشان انجام دهیم؟
چند راهکار کنترل نشخوار فکری
1.تکنیک بازنگری:در این روش،موقعیتی که باعث نشخوار فکری شده ،مرور می کنیم و می بینیم که آیا واقعا موقعیت به همان
بدی بوده که ما تصور کردیم یا نه، اینگونه نبود وما فقط در ذهنمان از کاه،کوه ساختیم.
در موقعیتی که ابتدای این مطلب گفتم وقتی مریم،مکالمه تلفنی با مادر همسرش را بازنگری می کند ،یادش می آید یکی از
خصوصیات مادرهمسرش این است که دوست دارد همه چیزهایی که دیده یا شنیده با جزئیات برای عزیزانش تعریف کند.
بعد از بازنگری ، مریم نه تنها دیگرناراحت نبود بلکه خیلی هم خوشحال شد از اینکه مادر شوهرش آنقدر دوستش داشته که با
آب وتاب همه چیز را برایش تعریف کرده.
2.تکنیک نقض کردن:پیدا کردن شواهدی که به کمک آن ها،فکرمان رد یا پذیرفته شود.
فرض کنید همیشه این فکر با شماست که مادر بزرگتان ،بین شما ودخترعمه هایتان فرق می گذارد و به آنها محبت
بیشتری می کند .به خاطر این افکار هر وقت خانواده شما و عمه تان با هم در منزل مادر بزرگ هستید افکار منفی،
آنجا و ساعتها بعد از مهمانی دست از سرتان بر نمی دارد.الان کار به جایی رسیده که دوست ندارید منزل مادر بزگتان بروید
و از عمه ومادر بزرگ بدتان می آید .چند بار بهانه ایی می آورید و منزل مادر بزرگ نمی روید ولی دلتان آنجاست و دلتنگ
مادر بزرگ وعمه هستید.راه چاره چیست؟
آیا واقعا همیشه مادر بزرگ به دختر عمه ها بیشتر توجه می کند؟آیا مواردی نبوده که بر عکس، عمل کرده و شما نخواستید
ببینید ،چون باورتان چیز دیگری بود.با خود فکر می کنید.یک مورد خلاف باورتان پیدا می شود.آن جا که سردتان بود و مادر
بزرگ برای شما پتوی گرمی آورد .دختر عمه گفت :من آن پتو را می خواهم ولی مادر بزرگ از او خواست که پتوی دیگری
بردارد.باز هم که فکر می کنید موارد دیگری به خاطر می آورید که باورتان را نقض می کند. پس از خودتان بابت
بی انصاف بودن، شرمنده می شوید و از این پس با دید تردید به درستی یا نادرستی افکارتان نگاه می کنید.
3.مچ نشخوار فکری را بگیر:در این تکنیک دو مرحله ای 1.آگاه می شویم به اینکه نشخوار فکری داریم 2.انتخاب فعالیت
جایگزین
ممکنه ساعتها مشغول نشخوار فکری باشیم اما متوجه آن نشده باشیم .پس برای اینکه آگاه بشویم به اینکه الان داریم به این
سمت می رویم باید نشانه ها را پیدا کنیم مثلا ممکنه وقتی ما مشغول این افکار می شویم پاهایمان را تکان می دهیم یا سرمان را
می خارانیم یا شاید نگاهمان خیره به جایی می ماند و..
این نشانه ها متفاوت است وممکن است برای هر کس مخصوص خودش باشد.باید آنها را در زمانی که متوجه شان شدیم بنویسم
تا فراموششان نکنیم یا به فردی که با او احساس راحتی وصمیمیت داریم بگوییم هرگاه نشانه ها را دید گوشزد کند که در حال
نشخوار فکری هستیم و مراقب باشیم که ادامه اش ندهیم.
بعد از آگاهی به نشخوار فکری وارد مرحله دوم از تکنیک سوم می شویم و آن «اگر… آنگاه…»است.
اگر درگیر نشخوار فکری شدم ،آنگاه فعالیت دیگری را انجام می دهم تا ذهنم از نشخوار فکری منحرف شود.
برای یک نفر، این فعالیت ورزش است و برای دیگری کتاب خواندن وبرای فرد دیگر ظرف شستن آگاهانه و..
4.اجازه می دهیم افکاری که در سرمان می چرخد ،جاری شوند.این افکار باید از ذهنمان بیرون بیایند به روشی که باز هم مانند
تکنیکهای دیگر برای هر فردی می تواند متفاوت باشد.یکی وقتی از همسرش ناراحت است وافکار منفی راجع به حرفهای او در
ذهن دارد ،یک صندلی خالی یا عروسکی روی صندلی می گذارد و حرفهایش را می زند .یکی نامه می نویسد .دیگری نقاشی
می کشد و…
5.تکنیک ذهن آگاهی:باآگاهی به اینکه درهمین لحظه فکرمان کجا می چرخد و چه هیجان واحساسی را تجربه می کنیم کاملا در
خلاف نشخوار فکری قدم بر می داریم. در نشخوارفکری از ما خواسته می شود که لحظه را رها کنیم و دنبال داستان سراییهای
ذهنمان باشیم اما در ذهن آگاهی گذشته وآینده و داستان سرایی های ذهن را کنار می گذاریم و زمان حال را همانگونه که هست
زندگی می کنیم.برای ذهن آگاه شدن تکنیکهای زیادی وجود دارد که در مطلبی باعنوان «چطور ذهن آگاه شویم» به آن پرداختم.
امیدوارم این مطالب برایتان مفید واقع شده باشد. موفق باشید.
دیدگاهتان را بنویسید